اخلالگریهای انجامشده جهت زیر سدماندن HDP و کسب مشروعیت نظام ریاستی از نوع ترک را به ذهن خطور میدهد...
حسین علی
پس از اپراسیون نظامی در منطقهی آگری, AKPییها با یکیکردن حرفهایشان, دست به کمپین سیاهکردن حزب دموکراتیک خلقها (HDP) زدند. برای طیب اردوغان, روزنامهی "صباح" ترکی مخصوصا سرتیتر "در حین تبلیغات HDP, به سربازها حمله کردند" را چاپ کرد. رییس ستاد کل نیز طی بیانیهیی اعلام کرد هنگامی که به آنها گزارش داده شد که به تبلیغات خواهند پرداخت, جهت جلوگیری از آن, دست به اپراسیون نظامی زدهاند. انجام این اپراسیون ستاد کل نیز گویا مبتنی بر بستهی تازه تصویبشدهی "امنیت داخلی" و به درخواست استاندار بوده است! و استاندار نیز از قرار معلوم, مانع از تبلیغات خواهد شد! حتی در بیانیهی ستاد کل که صحت نداشت, آمده است که درگیری در میانهی اپراسیونی که هدفش ایجاد مانع برای تبلیغات بود, روی داده است. پس از این درگیری, داوداغلو عجیبترین اظهار نظر را انجام میدهد و میگوید: «HDP یک پروژهی خارجی است.»
نظامیها در این اواخر طبق خواستهی رییسجمهور و حکومت در بسیاری از جاها اپراسیون انجام میدادند. از زمان اعلان رسمی آتشبس در نوروز 2013 و مرحلهی بیدرگیری که دو سال و نیم است ادامه دارد, برای نخستین بار است که در این سطح اپراسیون انجام میگیرد. مناطق حفاظتی مدیا بهطور مداوم زیر آتش توپها و سلاحهای دیگر کشیده میشود. از زمان مطرحکردن بستهی امنیت داخلی از سوی حکومت حزب عدالت و توسعه (AKP), این حملات در جریان میباشند. پس از تصویب این قانون امنیت داخلی, به استاندارها صلاحیت استفاده از پلیس و نیروهای نظامی داده شده است. پیشتر نیز استاندارها در برخی مواقع, صلاحیت فراخوانی پلیس و نظامی را داشتند. اما حال دیگر این صلاحیت طبق میل آنها بهکار گرفته خواهد شد. حملهی صورتگرفته در آگری را باید همچون اولین اجرای قانون امنیت داخلی بهحساب آورد. بسیاری از محافل میگفتند که "این قانون, موجب افزایش بحران اجتماعی خواهد شد, درگیری را بههمراه خواهد آورد...» و از این رو, به تصویب آن اعتراض میکردند. با اخلالگری آگری اثبات شد که تا چه اندازه این نگرانیها بهحق و بهجا بودهاند.
قانون امنیت داخلی با بحثکردن از تهدید داخلی و خارجی وضع گردید. طیب اردوغان نیز با سخنراندن از تهدید داخلی و خارجی, خواهان سیستم ریاست شاهانهیی میباشد که صلاحیت او را افزایش داده و دستش را در انجام آنچه که میخواهد بازتر بگذارد. میخواهد بدون کنترل جامعه و مکانیسمهای دموکراتیک, هر کاری را انجام دهد؛ هر حرفی که از دهانش بیرون میآید همچون قانون باشد. برای همین, هر وقت که اتفاقی روی میدهد, بلافاصله بحث نظام ریاستی را پیش میکشد و مدام میگوید: «اگر سیستم ریاستی باشد, این اتفاقات روی نخواهند داد.» وقوع این رویدادها پیش از انتخابات, اخلالگریهای انجامشده جهت زیر سدماندن HDP و کسب مشروعیت نظام ریاستی از نوع ترک را به ذهن خطور میدهد. تاریخ عثمانی و ترکیه مملو از این نوع اخلالگریهاست. از یک سنت سیاسی که برای قدرت, کشتن برادرش را واجب دیده و بچهی در گهواره را خفه میکند, انتظار هر چیزی میرود.
در خاورمیانه همهی دیکتاتورها جهت عملیکردن خواستههای خود, هرگونه اخلالگریی را انجام دادهاند. کشتار مرعش به بهانهیی برای حکومت نظامی درآمده و بدین ترتیب, راه کودتای نظامی 12 سپتامبر فراهم شده است. اگر حکومتی به دنبال کسب رانت سیاسی از یک واقعهی رخداده میباشد, بایستی با چشم شک و گمان بدان بنگری. این, قانونی کلی است که تاریخ سیاسی به ما میآموزد.
داوداوغلو نخست وزیر ترکیه چنان با ترشرویی و خطابی که از پیش آماده کرده است, به HDP و صلاحالدین دمیرتاش حمله میکند که, در آن لحظه کاملا دسیسهبازبودنش را نمایان میسازد. در لحظهیی که داوداغلو از این سخن میراند که "شما یک پروژه هستید" و همراه با آن جملاتی را بهکار میگیرد, به این اعتراف میکند که تا چه اندازه با نادانی تنزل به تبلیغاتی کودنانه میکند. حال آنکه HDP یک پروژهی آزادی, دموکراسی و اتحاد دموکراتیک ترکیه میباشد؛ یک پروژهی دموکراتیکشدن است که تمامی تنوعات را بهطور یکسان و آزاد دربرگرفته و با روح آزادی زن سرشته شده است. یک پروژهی دموکراتیکشدن سرتاسر ترکیه میباشد در مقابل حاکمگشتن AKP و مقاومتی است در برابر هژمونیشدن این حزب. داوداغلو میتواند HDP را بهعنوان چنین پروژهیی ببیند.
نخستوزیربودن کنونی داوداغلو یک پروژهی AKP بود. آمریکا پیش از مداخله در عراق, بر سر قدرتبودن یک حزب اسلامی وابسته به خود را در ترکیه مطابق با منافع خود میدید. از سویی دیگر, یک پروژهی اقشار داخلی و خارجی دشمن کورد بود که نسلکشی فرهنگی اعمال میکنند. دیگر احزابی چون حزب راه راست ترکیه, جمهوری خلق, مام میهن, جنبش ملیگرا و امثال آنها ظرفیت تحت کنترلگرفتن کوردها را ندارند. در شرایطی که رهبر خلق کورد تحت اسارت میباشد, تصمیم بر این بود که بهواسطهی AKP یک سیاست هماهنگسازی معطوف به کوردستان در پیش گرفته شده و دستاورد ملی ـ دموکراتیک مبارزهی دهها ساله را تصفیه کنند. لذا کوردها را در شرایط جدید ضمیمهی سیستم کرده و نسلکشی فرهنگی را تکمیل میکردند. اما به جایی رسید که این پروژه از سوی نیروهای مختلفی بهویژه حکومت AKP بهکار گرفته شد و حال دیگر این کار بیهوده است. همچنانکه به نفع نیروهایی که حامی این پروژه بودند نبود, دیگر زمان فریفتن و سرگرمکردن خلق نیز بهسر آمده است.
AKP که خود بهعنوان یک پروژه, حکومت میباشد, نیروهای مردمی حال این پروژه را باطل کرده و برای تهیهکردن پروژهیی که آزادی, یکسانی و برادری خلقها را مبنا قرار میدهد بانگ برمیآورند. عقلی که فروریختن سد انتخاباتی حکومت 12 سپتامبر را همچون پروژهیی مد نظر قرار نداده, آیا آشکار نیست که بیانگر کدام پروژهی حاکمیتخواه میباشد؟ داوداغلو نمایندهی امروزی پروژهی 12 سپتامبر 1980 است. در واقع, مابین عقل اردوغان و کنان اَورَن هیچ فرقی وجود ندارد. اورن هم در هنگام وضع قانون اساسی, جهت اینکه به قدرت حاکم تبدیل شود, میخواست که کلیه موانع را از میان برداشته و کشور را بهصورت کشتزاری قابل مدیریت درآورد. حال نیز طیب اردوغان میخواهد در قسمتی از مرزعهی جنگلی آتاترک در کاخی که بنا کرده, ترکیه را همچون کشتزاری مدیریت کند. در حال حاضر, خطرناکترین پروژه برای ترکیه همین میباشد. چرا که اردوغان برای تحقق این کار, حتی حاضر است مثل نرون که رُم را فرو ریخت, او نیز ترکیه را از هم بپاشد.
همهی دیکتاتورهای گذشته, حکومتهای فاشیست و ذهنیت جنگ سرد سدهی بیستم, تمامی جنبشهای خلق را همچون پروژهیی خارجی دیده و از راه اعمال فشار و توطئهها خواستهاند که این گزینهی خلق را سرکوب کنند. داوداغلو نیز با گفتن این حرف, برآن است که مانع از پیشروی HDP شده و راه را بر پیشرفت آن ببندد. حتی گفتن پروژه برای HDP, کاراکتر ضد دموکراتیک AKP را نشان میدهد. حساب این را میکنند که از طریق ذهنیت حاکمیتخواه و عملکردهای سرکوبگر بر سر پا بمانند, اما ترس از اجل فایدهیی ندارد.