زن میتواند خود را از بردگی پنج هزار ساله برهاند. طلسم فاشیسم مرد را شکستم. هنوز هم بر روی آنها به تامل میپردازم...
یادداشتهای دیدار هیئت امرالی با رهبر آپو (5)
پروین: رهبرم, چطور هستید؟
رهبری: چنانچه میبینید من خوبم.
سری: رهبرم, پیداست که خوب هستید.
رهبری: همیشه خوبم, بهتر خواهیم شد.
این بار زمان ما بسیار محدود است. فکر کنم که گزارشاتی خواهید داشت. جناب ثریا شما به قندیل رفتید. [خطاب به پروین] شما نیز به اروپا رفتید. مشاهدات شما را دریافت خواهم کرد. نامه را خواندم.
سری: بنا به دستور شما هم نامه را و هم گزارشاتمان را دادیم. همچنین همه را بطور جداگانه دیدم و تا حد امکان با یکایکشان نیز صحبت کردم. ابتدا موردی که در نامه نیز خواندهاید مبنی بر اینکه دیدار مستقیم هیئتی از قندیل با شما را مهم برمیشمرند. این را از دو لحاظ میخواهند: نخست حسرتی که نسبت به شما دارند. دوم, بهخاطر تاثیر مطلوبی است که بر گریلا خواهد گذاشت. من هم همینکه آقای سعدالله برگشتند در این باره با وی بحث نمودم. به اطلاعش رساندم که اگر امکان انجام فوری این کار وجود ندارد, آنگاه بایستی برای اکنون امکان یک برنامهی صوتی تصویری که مستقیما گریلا را مورد خطاب قرار دهد وجود داشته باشد. آقای سعدالله گفت که برقراری ارتباط تصویری شما با هیئت قندیل آسانتر بوده و ریسک کمتری را دربرمیگیرد.
رهبری: بسیار خب, در اینجا بایستیم. این موضوع را در دیدار با هیئت بحث نمودم. میدانید که من نیز در این باره درخواست و توافقی داشتم. برای این کار, به تصمیم دولت نیاز وجود دارد. دیدار تصویری و مجازی نمیشود. پس از اتمام مرحلهی نخست شدنی است. دربارهی این مهم, گفتیم که فراخوان مجلس انجام خواهد گرفت, درخواست صحیحی است اما زمانبندی آن زود است. الان نمیشود. در واقع, در مقطع دوم این موارد تحقق خواهد یافت.
سری: ابتدا بایستی یک مورد را فراموش نکنم. عدم حضور رفیق پروین در جمع گروه بهعلت رفتن اجباریاش به اروپا را مورد انتقاد قرار دادند. انتقادی بجا بود. از این پس جهت مشارکتشان در همهی رفتوآمدهایمان با دقت بیشتری برخورد خواهیم نمود. موردی الزامی است.
رهبری [خطاب به پروین]: بله, شما نیز بایستی بروید و در دیدار بعدی حضور داشته باشید.
پروین: رهبرم, KJB نامهیی را برایم فرستادهاند. به شرح سیستمشان پرداختهاند. اگر میخواهید به اطلاعتان برسانم.
رهبری: بله, به شما گوش میدهم.
پروین: پیش از هر چیز سخن از سلام, احترام و پایبندی است. KJB سازمانی چترآسا است. از چهار بخش تشکیل میشود. PAJK, YJA, YJA STAR و زن جوان. دارای یک شورای هماهنگی هفتنفره است. دو رفیق زن که در ریاست شورای اجرایی KCK و در همان حال در KJB نیز جای دارند. یک نفر از سه نفری که در هماهنگی PKK جای دارند زن میباشد. در فرماندهی پنجنفرهی HPG دو رفیق زن وجود دارد. جهت سیستم ریاست مشترکی که در نظر گرفتهاید, تدارکاتی خواهند داشت.
رهبری: بله, فکر کنم که همه از رفقای قدیمی هستند. سلام ویژهام را به همهشان برسانید. هنگامی که رفتید, میخواهم که با یکایکشان دیدار کنید.
پروین: بسیار خب رهبرم, دیدار میکنم.
رهبری [خطاب به سری]: مشاهدهی خوبی از رفقای زن داشتهاید. گفتههایتان صحیح است. انتظاراتم در این رابطه را نیز خوب گزارش دادهاید.
سری: بهنظرم کمیتهی اجرایی همخوانی خوبی با همدیگر دارند. شورای هماهنگی و عملکردشان ثمربخش بهنظر میرسد. موفقیتهایی بسیار چشمگیری حول رساندن جنبش از مقطعی بسیار دشوار به این روزها در میان است. بهنظرم مادامی که اعضای سازمان را صاحب اختیار میبینید, اساسا آیا دریافت پیشنهاداتشان, نمیتواند روشی مفیدتر باشد؟ این پیشنهادات را چونکه از بطن مرحلهی مشارکتی همهگیر و دموکراتیک میآید, پیشنهاد میکنم.
رهبری: بسیار صحیح, باشد, آنگونه عمل کنیم. پیشنهاداتت را دریافت خواهم کرد. اگر میخواهند میتوانند هیچ تغییری انجام ندهند. ولی HPG در این مرحله حایز اهمیت است. از این رو اصرار میکنم.
سری: رفیق جمال همچون شورای هماهنگی میتواند با تخصیص اندکزمان بیشتری از این مقطع استفاده کنند. شاید نهاد ریاست مشترک بلافاصله تشکیل گردد. بدینترتیب نظارتی مفید و موثر میتواند برقرار شود.
رهبری: بجاست. کنگرهی خلق نیز مهم است. تا مدتی که کنگره گرد آیند, روسای مشترک زن بهطور فعلی میتوانند انجام وظیفه کنند. از لحاظی میتوانند مانند داوطلبان کار کنند, ولی در حال حاضر بایستی در موقعیت ریاست مشترک باشند. ریاست مشترک حایز اهمیت است. زیرا هم دارای مبدا و همچنین مفید واقع خواهد شد. در KCK شورا اندر شورا نمیشود. باید KCK و شورای رهبری کلی که پیشنهاد کردهام جداگانه باشند. ریاست KCK میتواند دو یا سه معاون برای خودش تعیین کند. حتی قادر است که این امر را در ظرف دو سه ماه انجام دهد. درست مثل نخستوزیر و وزیران. میتواند برای هر حوزهیی معاونانی را برای خودش تعیین کند.
سری: رهبرم, جدای این, اگر عکسی از شما باشد نیز خوب میشود. انعکاس تصویری از شما به بیرون موثر خواهد بود.
رهبری: در این مورد اصلا گفتگو نکردهام. در واقع, در تمام زندانها عکس گرفته میشود. تنها در مورد من صدق نمیکند, عجیب است. این انحصار شکسته خواهد شد. اگر مسوولیتم زیاد شود, آنگاه بایستی این نیز میسر گردد. [خطاب به پروین] میتوانم مشاهدات شما از اروپا را دریافت کنم.
پروین: رهبرم, روز پنج آوریل به اروپا رفتم. گزارش جلسهیی را که در اینجا با شما داشتیم نقل کردم. رفقا؛ رمزی کارتال, زبیر آیدار, مزگین آمد و سینان در جلسه شرکت کردند. سکینه قرهقوچان بهدلیل جلسهیی که در آلمان داشت نتوانست شرکت کند.
رهبری: سکینه چطور است, آیا فعالیت میکند؟
پروین: بله رهبرم, مشغول فعالیت است. همهی آنها سلام ویژه داشتند. نگرانیهایی دارند. بیان کردند که در تشکیل کمیسیون خردمندان با ما عملکرد چندان مشترکی نداشتهاند؛ همچنین میگویند تا وقتی که موقعیت شما بهبود داده نشود, نباید به مرحلهی دوم گذار صورت گیرد. جدای این گفتند که مسالهی محافظان روستا نیز مهم است. از من خواستند بپرسم آیا نیازی به هیئت ناظر از اروپا وجود دارد. گفتند بلافاصله مقدمات کنفرانس اروپا را انجام خواهند داد.
رهبری: موضوعات هیئت خارجی, محافظان روستا و شرایطم, در صورت گذار به مرحلهی دوم مورد بحث قرار گرفته و حل خواهند شد. شما نیز سلامم را به یکایک آنها برسانید.
پروین: علاوه بر اینها در اروپا در برنامهی تلویزیونی شرکت کردم. در این میان کارکنان کانالهای NÛÇE, STÊRK, RONAHÎ و NEWROZ سلامهای ویژه داشتند.
رهبری: شما نیز به همهشان سلامم را برسانید. باید خود را پیشبرد داده و خلاق باشند. راستی فردی بود به نام "شن".
پروین: رهبرم, منظورتان نورای شن است؟
رهبری: بله, درست است. به چه کاری مشغول میباشد, احوالش چطور است, آیا کار فعالیت میکند, وضعیت سلامتیاش چطور است؟ به گمانم دو فرزندش نیز شهید شدند.
پروین: بله رهبرم. در پاریس زندگی میکند. دو فرزندش نیز شهید هستند. همراه با دخترش بسر میبرد. سلامتیاش خوب نیست. لذا مشارکتی محدود دارد.
رهبری: بسیار ناراحت شدم. سلام ویژهام را به او برسانید. دخترش بایستی در فعالیتها مشارکت کند. آنطور که یاد میآید بهگمانم, کسی است که فکرش خوب کار میکند.
رهبری: هیئتهایی را که باید به اینجا بیایند بنویسید. 1ــ هیئت قندیل. 2ــ نهاد مشاورهیی را تشکیل خواهم داد که آکادمیسینها نیز در میانشان باشند. آنها نیز باید رفت و آمد داشته باشند. 3ــ لازم است هیئت خردمندان نیز بیاید. ولی بایستی این نهاد ریاستی داشته باشد. ریاست مناطق وجود دارد, اما لازم است همهی آنها ریاستی داشته باشند. این نهاد باید ریاستی جداگانه داشته باشد. نبود ریاست آن امری مضحک است, این مهم را به ایشان نیز گفتم. 4ــ اعضای کمیسیونی که جدیدا در پارلمان تاسیس میشود. 5ــ جامعهی مدنی. 6ــ رسانه. 7ــ عدهیی که در تشکیلات اتحادیهی اروپا قرار دارند. 8ــ خویشاوندان و دوستان. 9ــ نمایندگان چهار کنفرانسی که نام برده شد. 10ــ هیئت باشور.
سری: زمانیکه ارتباط اهمیت ذکر نام کورد در قانون اساسی را با رفراندم و واکنش خلق کورد در برابر به بحثگذاشتن دوبارهی اصطلاح ملت ترک از سوی AKP در یک جا در نظر بگیریم, در امر واقع, پاسخ مهمی به این درخواست قندیل وجود دارد. حتما شما نیز خواندهاید, این امری است جدی و مهم. این بیشتر مشاهداتمان بود چه در قندیل و چه در میان خلق.
رهبری: در مرحلهی دوم همیشه این موارد مورد بحث قرار خواهد گرفت. همچنانکه بدنی بدون ستون فقرات نمیشود, نبود این مورد در قانون اساسی نیز ناشدنی است. در غیر این صورت, قانون اساسی جاسوس میشود. اما راه و روش و زمانبندی این را خواهیم یافت. سیاست دموکراتیک اینچنین خواهد بود؛ با حقوق دموکراتیک و قانون اساسی میسر خواهد شد.
سری: در قندیل نیز دربارهی این موضوع بحث کردیم. من دو مورد را به اطلاع شما میرسانم. نخست آنکه, در رابطه با کنفرانس ترکیه است. ما همزمان در مورد این کنفرانس بنا به امکان آن برخورد میکنیم که میتواند کموکاستیهای مربوط به مرحلهی تاسیس HDK و سطحی را که بدان رسیده برطرف نماید. در این رابطه اقشار ÖDP و نهادهای خارج از HDK مثل خانههای مردمی را نیز جهت مشارکتی موثر وارد مرحله خواهیم ساخت. این امر متناسب با رهنمودی است که پیشنهاد نمودهاید. بهخاطر مواردی که پیشنهاد کردند یک دیدار تلفنی با اوغوزهان انجام دادم. بعدا جهت دیدار با وی به ازمیر خواهم رفت. احساس کردم که میتوانیم وی را در مرحله مشارکت دهیم. نتیجهیی که کسب کردم این است. شما نیز سلام داشتید که رساندم. او نیز برای شما عرض سلام داشتند و گفتند که سلامت باشید. دیدار خواهیم کرد.
دومین آن, جهت مشارکتدهی کسانی که برخورد منتقدانهیی با مرحله دارند و متحولساختن آن به انرژیی صحیح, ایستاری را در نظر گرفتیم در راستای مبدلکردن آنها به دعوتکنندگان کنفرانس, مساعدت جهت مشارکت موثرشان و استقبال با تحمل و متانت از انتقادات آنها که بدین ترتیب, بهواسطهی آنها از خاتمهیافتن مرحله جلوگیری بهعمل آوریم. همچنین با اعتمادبهنفسی راسخ با پیشنهاداتشان حول مرحله رفتار کردیم. ما در این راستا فعالیت میکنیم. مشغول برنامهریزی جهت برگزاری کنفرانس مثلا در اواخر ماه می میباشیم.
رهبری: بسیار صحیح عمل نمودهاید. ولی بایستی اینها را نیز میگفتید. آپو میخواهد که همراه با شما حرکت کند. کنفرانس آنکارا تاریخی است. به پیریزی سیاست خواهیم پرداخت. دولت قادر به انجام آنچه که در برابر مصطفی صبحی و یارانش انجام داده نخواهد بود. بایستی این مهم عملی شود که اسلحهها بیصدا گشته و سیاست دموکراتیک به جریان بیفتد. این را نخستوزیر بیان کرد. نمیتواند عقبنشینی کند و سرباز بزند. چونکه قول داد, اگر صرف نظر کند قیام بهراه افتاده و قیامت بهپا خواهد شد. وضعیت CHP آشکار است. این فرصتی برای چپ ترکیه میباشد. سه بلوک وجود دارد: بلوک AKP, بلوک MHP و CHP و بلوک زحمتکشان و سوسیالیستها. این را همچون هدف قرار داده و بدان جامهی عمل بپوشانید. با هیئت دیدار کردم. این کار بدون چپ ناشدنی است. آنها نیز قانع هستند. یعنی من در اینجا به فکر امنیت آنها نیز میباشم, که من آن را برقرار میکنم. این به چه معنی است؟ بدین معنی است که دیگر در برابر چپ توطئه انجام نخواهد گرفت. زیرا آنچه که در سینوپ علیه شما انجام داده شد از یک وجه, توطئهی دولت بود. بدون اینکه دولت در آن دست داشته باشد مگر ممکن است که چنین چیزی انجام شود؟ همان چیز برای ماداماک نیز مصداق دارد. [خطاب به سری] آیا حیف نمیشد که اگر شما در آنجا [هتل ماداماک] میمردید؟ چپ بدین شکل میمیرد و من دیگر جهت برقراری امنیت آنها این همه تلاش میکنم. در صورت لزوم میتوانید در این باره با هیئت نیز دیدار کنید.
سری: دومین گزارشم از کنفرانس مربوط به جنوب خواهد بود. با نچیروان بارزانی دیدار کردیم. قندیل نیز دیدارهایی داشته. نخست بهشکل رسمی به نام حکومت [اقلیم] کوردستان برای شما سلام داشتند. گفتند که جا و زمان این کنفرانس رسیده. جهت تدارک این کنفرانس پیشنهاد کرد که کمیسیونی مشترک تشکیل شود. با جناب ارسلان بایز رییس پارلمان کوردستان, نمایندهی YNK در هولیر دیدار کردیم. سلامتان را رساندیم. او نیز به نام پارلمان کوردستان برای شما عرض سلام داشتند. چند تا پیشنهاد داشت. میخواهند که بهطور رسمی تمام نمایندگان BDP را به پارلمان کوردستان دعوت کرده و در آنجا این مرحله را درود بگویند. بهعلاوه میخواهند هیئتی مختلط از نمایندگان در پارلمان کوردستان تشکیل داده, به ترکیه آمده و به عنوان فراخواندهی BDP پشتیبان مرحله بوده و به این نام ارتباط و اقداماتی انجام دهند. در واقع اعتراف میکنند که در این امر دیر ماندهاند. به گمانم تدارکات کنفرانس آنجا بسیار موثر و ثمربخش اجرا خواهد شد.
رهبری: در گذشته از حکومت و پارلمان آنها انتقاد بسیاری کردم. اگر توطئه نقش برآب شود, توطئهیی که متوجه آنهاست نیز خنثی میگردد. میخواهم این تحول تاریخی را با آنها تجربه کنم. میدانید که میثاق ملی برهم خورد. از درک معنای نوینی که من بر آن بار میکنم عاجزند. من همچون رویدادی امپریالیستی به میثاق ملی نمینگرم, بلکه بنا به مدل ملت دموکراتیک برخورد میکنم؛ همچنانکه در کتابم با نام "رهیافت ملت دموکراتیک" توضیح دادهام. همه بایستی مجددا آن را بخوانند. بایستی جوانان, مجلس زنان, [خطاب به پروین] شما و همهتان بخوانید. باید نه یک بار بلکه دو بار بخوانید.
سری: سرزنشهای شما در مورد سوریه را با قندیل در میان گذاشتیم. صحیحتر این است که با اندوهی بزرگ خواستند که این موارد را به اطلاع شما برسانم: به اطلاع رساندند که از همان اوان شروع بهار تونس حساب کردهاند که احتمال بازتاب این مساله به سوریه و تمام خاورمیانه وجود دارد. لذا پراکتیکی بنا به آن را دربرگرفتهاند, برخوردتان مبنی بر رهنمود خودگردانی دموکراتیک را هرگز از نظر دور نینداختهاند. در موضوع امور خودویژهی عرصه بسیار موفق عمل میکنند. در حال حاضر مابین ده الی پانزده هزار نفر نیرو در آنجا وجود دارد که میتوانند این را در مدت زمان بسیار کوتاهی به بیست هزار نقر افزایش دهند.
رهبری: البته میتواند سی هزار چهل هزار نفر هم بشود. بسیار خب, آیا گفتههایم دربارهی حسکه را منتقل کردی, چه فکری دارند؟
سری: به اطلاع رساندم. دربارهی سریانیها, سایر تشکیلات و موقعیت ژئواستراتژیک حسکه و اهمیت این مسایل, بهخوبی پی بردهاند. بهعبارتی صحیحتر, به چنین برداشتی رسیدم که رفقا جهت اینکه توجهات به حسکه جلب نشود میکوشند اندکی محتاطانه حرکت کنند.
رهبری: در رابطه با حسکه اگر ما کاری از پیش نبریم فاشیستها انجام خواهند داد. لازم است که نوارهای میانی و کمربندها را به شکل یک جبهه درآورد. میهندوستانی که در سوریه هستند و مذاهب, بایستی همهشان وارد این جبهه شوند. وگرنه کشتار بزرگی روی خواهد داد. مواردی که توجه شما را بدانها جلب میکنم, از هماکنون راه جلوگیری از ایجاد جبههی فاشیستی است که در طرف مقابل قرار دارد. اینجا که تمام شد به آنجا مشغول خواهیم شد. این بر اساس سوریهیی دموکراتیک تحقق خواهد یافت. با داوداوغلو حرف خواهیم زد. در آینده با وزیر دیالوگ خواهیم داشت. باید سوریهیی دموکراتیک ایجاد گردد. به اسد خواهیم گفت که "اگر نمیخواهی بمیری, عقب بکش".
سری: جناب رهبرم, حتما مرحلهی تشکیل کمیسیون در مجلس را پیگیر بودهاید. حکومت به بنبست رسیده بود. با حداکثر ملیگرایان و نارضایتی داخلی, کمیسیونی اعجوبهیی را پیشنهاد کردند که در هر جایی کلمه ترور را همچون کود شیمیایی پخش میکند. چه در دیدارهایی که با وزیر دادگستری و چه با هاکان فیدان داشتیم, پیشنهاد کردیم اگر پیشنهاد کمیسیون تحقیق را که پیشتر CHP ارایه اما حال فراموش کرده, تازه کنیم, این حزب مسیرش را جدا خواهد کرد که در صورت اصرار بر طرح پیشنهادیاش, در مرحله شرکت خواهد کرد و در صورت ردکردن آن, به وضعیت بیقیمتی درخواهد افتاد. AKP در ابتدا نتوانست اهمیت این امر را درک کند. زمانیکه در تنگنا قرار گرفتند این امر را به یاد آورده و بلافاصله به اجرا گذاشتند. نقطهیی که بدان رسیدهایم, مرحلهی تشکیل کمیسیونی با خطاب و محتوایی مناسبتر از پیشنهاد AKP میباشد. در چهارمین بستهی مربوط به دادرسی نیز برخوردی حول یک اصلاح مطلوب بسیار نسبی بروز دادند. که کافی نیست ولی بیاهمیت هم نمیباشد.
پروین: رهبرم, یک روز پیش از تشکیل کمیسیون با آکیف حمزهچبی, سرگروه نمایندگان CHP دیدار کردم. برای شما عرض سلام دارند. پیام شما را که در نوروز خوانده شد خیلی پسندیدهاند. گفتند "متنی بسیار جامعی بوده, اما بیشتر حول خاورمیانه بوده و اگر در مورد اتحادیهی اروپا نیز نظراتی ارایه میکردند بهتر میشد." شخصا نظر بر این دارد که بایستی CHP در مرحله مشارکت داشته باشد.
رهبری: من میدانم در صورتی که CHP یک حزب سوسیالدموکرات خوب باشد تا چه اندازه اهمیت پیدا میکنند, اما آنها نمیدانند. ضمن عرض سلامم به آقای عاکف و کمال [کلچداراوغلو] بگویید که "انتقاد اوجالان از کمالیسم سازنده میباشد. کمالیسم با روزآمدشدن میتواند مفید واقع شود. ملیگرایان, CHP را تنزل میدهند. بهتر است از اوجالان حمایت کنید. تشکیل کمیسیون جهت رهایی از ساختار هژمونیک AKP شانسی مهم است. این شانس را از دست ندهید." بایستی بهطور مسلم, افرادی را به عضویت کمیسیون درآورند. همچنین بگویید "خردمندان با اوجالان دیدار کردند, تا این حد مساله را بزرگ نکنید, ما به AKP اجازه نخواهیم داد که بهصورت دیکتاتور درآید." اما اگر آنها مشارکت کنند این امر سریعتر انجام خواهد یافت. این شانس را از دست ندهند. بایستی بهتدریج وارد هر دو کمیسیون نیز بشوند. در کنفرانس آنکار میتوانند بهویژه با زنان بهطور مشترک حرکت کنند.
پروین: طرفدارانشان نیز آنها را بسیار مورد انتقاد قرار میدهند. در گردهماییهای اخیری که HDK در درسیم و ارزینجان با مردم انجام داد, جوانانشان در مورد عدم مشارکت CHP در مرحله انتقاد داشتند.
رهبری: بله, بایستی اینها را برایشان تشریح نمود؛ مجداد دیدار کنید؛ CHP حتما در مرحله حضور داشته باشد.
پروین: رهبرم, میخواهم در رابطه با DÖKH نیز گزارش دهم.
رهبری: بله, بفرمایید.
پروین: پیش از هر چیز زنان DÖKH عرض سلام داشته و سوگند پایبندی خود را دوباره کردند. در روزهای نهم و دهم ماه آوریل در دیاربکر یک کنفرانس میاندورهیی برگزار کردیم. در تمام دیدارهایی که با شما داشتهایم, بخشهای مرتبط با زنان را بازگو کردهام. زنان ترکیهیی در نتیجهی دیدارها و جلسات مشترکی که زنان DÖKH با آنها صورت دادهاند, خواهان انجام دیدار با شما هستند.
رهبری: البته که, میتوانند در میان هیئتهایی که به اینجا خواهند آمد, آنها نیز جای بگیرند.
پروین: در کنفرانس تصمیماتی مبنی بر انجام عملیات و مراسمهای متناسب با مرحله, ایجاد کار جمعی زنان بنا به پیشنهاد شما, انجام کنفرانسی با کارگران کشاورز زن و هیئتی از زنان DÖKH جهت دیدار با زنان گریلا. سوای این, همانطور که پیشتر نیز نقل کرده بودم, در آنکارا کنگرهیی با شعار "زن سازمانیافته, رهایی دموکراتیک, حیات آزاد" برگزار خواهیم کرد.
رهبری: بله, مناسب است, اینها مهماند. سلامم را به همهی زنان برسانید. حرفهایم برای زنان تمام نشده است. هنوز هم بر سر تز خود هستم مبنی بر اینکه "زندگی بدون زن میسر نیست ولی با زن موجود نیز نمیتوان زیست." زن میتواند خود را از بردگی پنج هزار ساله برهاند. طلسم فاشیسم مرد را شکستم. هنوز هم بر روی آنها به تامل میپردازم. در داستان گلگامیش, زن آزاد کوهستان... وجود دارد. زنی که در دشت است فاحشه بوده و زنی که در کوهستان بسر میبرد آزاد است. گلگامیش را بخوانید, اشعار زیبایی دارد. بایستی شما کل زندگی را از حیث اجتماعی و زیباییشناختی مشخص کنید. [حال آنکه] میگویید "چه کسی باید مرا بگیرد". [دست آخر] با مردی که پول دارد ازدواج میکنید. این یک بیماری وحشتناک و مرگبار است. شما بایستی زندگی اقتصادی, اجتماعی و زیباییشناختی را برسازید و بدین ترتیب از پس اصلاح ما مردان وحشی برخواهید آمد. اتحاد زنان والا مهم است. این امر در فرهنگ خاورمیانه وجود دارد. هیتیتها و سومریها را بررسی کنید. بایستی اعتماد بهنفس داشته باشید. صبر, دسترنج و جذابیت دارید.
پروین: رهبرم, در این میان, شما در مراسمی که در روز یکم می در سویس و زوریخ برگزار خواهد شد بهعنوان سخنران اصلی دعوت میشوید. دعوتنامه را به ادارهی زندان تحویل دادم. به اطلاع شما خواهند رساند. این مراسم را 60 حزب چپ داخل و خارج از کشور, سندیکاها و گروههای فرهنگی به طور مشترک برگزار میکنند.
رهبری: بله, با توجه به اینکه نمیتوانم بروم, پیامی کوتاه را میتوانیم بفرستیم. ما خواستههای برابری, دموکراسی و آزادی اروپا و ایدهالهایشان را پاس میداریم. بایستی به یکدیگر اعتماد داشته باشیم.
[رو به پروین] شما میتوانید نقش پل [ارتباطی] را در اروپا ایفا کنید. خوب کار میکنید. تبریک میگویم. شما نیز کتاب رهیافت ملت دموکراتیک مرا بخوانید. بسیار آموزنده بوده و بایستی عملیاش کنید.
[خطاب به سری] پیشتر در رابطه با هنر بحث کرده بودیم. شما با شروع از بابا اسحاق تا مثلث اورفا ــ عنتاب ــ حلب که مرعش و آدیامان را نیز شامل میشود, در آن اعراب و کوردها درهم آمیختهاند. جنبوجوش ترکمن را بررسی کنید. بابا اسحاق مقاومتگر است. ریشهی اصلی علویت به اینجا برمیگردد. این یک فرهنگ است و میتوانید آن را از دل بپذیرید. میتوان در رابطه با آن نیز رمانی به رشتهی تحریر درآید. اما اگر فیلم باشد میتوانی با من نیز کار کنید, من میتوانم همکاری کنم. آنوقت میتوانی با هالیود به رقابت بیفتی, جایزهی اسکار را هم بگیرید.
سری: رهبرم, باوری شما به من از هر نوع جایزهیی مهمتر است.
رهبری: همیشه گفتهام که یلماز گونای, برای ابراهیم تاتلیسس میگفت "او پروژهی پستگراییدن ریشههایمان است." وی بدون کسب موفقیت جان باخت. شما با کارهایتان در این حوزه مثل او که رمان مینوشت نباید به این امر اجازه بدهید. اما سیاست شرط است. پیشتر نیز گفته بودم برای اینکه بتوانی اینها را به راحتی انجام دهی, از این طریق, محافظی را که نیاز داری تامین خواهد کرد.
پروین: به زندان تیپ E زنان در دیاربکر رفتم و با رفقای زن در آنجا دیدار کردم, برای شما سلام داشتند.
رهبری: شما نیز از طرف من به همهشان سلام برسانید. در این میان به حوادث دانشگاه دجله خواهم پرداخت. بگویید که اوجالان از این مساله بسیار عصبانی شد. آیسل هم بهعنوان ریاست مشترک و هم سیاستمدار, بیکفایتی جدیی را از خود نشان داد. بدین شکل نمیتوان سیاست و ریاست مشترک را انجام داد. آیسل با شیشه از ناحیهی سرش زخمی شد, آنهم در دیاربکر! اگر بهجای شیشه بمب میبود این مرحله به پایان میرسید. واقعا هم عصبانی شدم, بسیار عصبانیام. دیاربکر با شهرداری و سیاستمدارانش به تمامی در این امر مسوول میباشد. به گولتان و صلاحالدین نگاه کردم. گفته بودم که گولتان خلاق است. نحوهی آشکارکردن مساله نیز اینطور بود. میخواهم چه بگویم؟ منظورم از مسوولبودن هر کسی همین است, که چنین روزی وجود دارد, چنین هفتهیی وجود دارد؛ سیاستکردن کاری اینچنینی است. آیا شهرداری هیچ جایی ندارد؟ آیا سیاستمداران هیچ به این نمیاندیشند؟ شما این هفته را ترتیب دهید, جایش را شما مشخص کنید و HÜDAPAR را نیز دعوت کنید. بگویید که بیایید, ما چنین جشنی داریم و شما نیز میتوانید با مردم صحبت کنید.
[خطاب به سری] امکان دارد که حزبالله ایران اوضاع را به هم بزند. این یک اخلالگری است. شما که میگفتید صباحت باکفایت است. مسالهی سیلیزدن آن موقع صباحت به پلیس نیز وجه دیگری از بیکفایتی آیسل میباشد. اینها مواردی هستند که مرحله را برهم خواهند زد. بایستی جوانان نیز مرتکب چنین اخلالگریی نشوند و در هر حوزهی زندگی به سازماندهی وسیعی بپردازند. هیئتی سه تا پنج نفره میتوانند درس لازمه را به تمام این اخلالگران بدهد. اگر با تبرها به سوی ما حملهور شوند ما نیز برخورد لازمه را انجام خواهیم داد. این حق دفاع ذاتی ماست. چونکه ما این را آماده نکردیم. بایستی مثل بره نبود, اما اقدام کورکورانه هم اشتباه است. مسالهی اصلی, سیاست دموکراتیک میباشد. چنانچه گفته بودم همهی سیاستمداران دیاربکر بخاطر اینکه عقلشان کفاف نکرد, در برابر این امر مسوول هستند. بایستی صلاحالدین و گولتان از مردم دیاربکر صیانت بهعمل آورند, دیاربکر را به آنها میسپارم. هم به [مسوول] امنیت و هم به جوانان بگویید که دیگر مرحله را به این جاها نکشانند.
سری: رهبر گرامی, درست به هنگام بازگشت از قندیل بود که این حادثه پیش آمد. یالچین آکدوغان با من تماس گرفت. بدین شکل از مساله مطلع شدم. روند و ریسکهای احتمالی را به اطلاع رفقای مربوطه در دیاربکر رساندم. با علاوهکردن هشدارهای شما توضیح دادم که اگر برای این امر فورا تدبیر اتخاذ کنند خوب خواهد شد و اینکه مرحله بیشتر در دانشگاهها برای بروز درگیریهای احتمالی و خرابکاریها هموار میباشد.
رهبری: از این پس ما هفتهی میلاد مبارک را ارگانیزه خواهیم کرد. گروه نماز جمعهی ما میتواند این را ترتیب دهد. هر جایی را که شما خالی گذاشتهاید آنها میتوانند پر کنند. ما حتی میتوانیم با پنج خطبهخوان جشن بگیریم. مقصود, پاسداشت است. بایستی همه خود را نو کنند, BDP نیز همینطور. همان چیز برای اروپا نیز صدق میکند. سلامم را به تمامی وکلای داخل گروه برسانید. امورشان را جدی بگیرند, برای همه آرزوی موفقیت میطلبم.
سری: آیا شبکهی مجلس را تماشا میکنید؟
رهبری: خیر, تماشا نمیکنم, ولی گاهگاهی برنامههای شما را نگاه میکنم. دیدم که خانم پروین در مجلس چه تاثیری داشت. نطق, توان اقناع و تاثیرتان نمونه است. کوردیتان را هم رشد دهید و به هیچ وجه در آن کوتاهی نکنید. بهعنوان مثال این هم مسالهیی است که مسوولیتپذیریتان را افزایش میدهد.
رهبری: سلامم را به جلالالدین جان و باسکن اوران برسانید. من آنها را وظیفهدار نمودم و نیز پیگیر خواهیم بود. در عرض یکی دو روز نامهیی برای شما خواهد آمد. بایستی هر دوی شما این را ببرید. [رو به سری] همچنان باید به همان شکل نظارت کنید. [خطاب به پروین] با زنان دیدار انجام دهید. مجددا همدیگر را خواهیم دید.
سری: آیا برای کنفرانس مطبوعاتی پیشنهادی دارید؟ آیا میخواهید که بیانیهیی بدهیم؟
رهبری: بله, این را انجام دهید ولی زمانمان باقی نماند. شما به نام من بیانیهیی را بنویسید و قدردانیهایم را در آن جای دهید. تاکید کن که ما در نقطهی امیدبخشتری قرار داریم. پس از تشکیل سخنگوی مطبوعاتیام معلومات بیشتری را اعلان خواهیم کرد. ما هیچ چیزی از افکار عمومی پنهان نخواهیم کرد.
مسوول [خطاب به رهبری]: قربان, اگر این مسالهی سخنگوی مطبوعاتی را به محیط گفتگو بازتاب ندهیم بهتر نخواهد بود؟
رهبری: بسیار خب, پس جناب ثریا میتواند به این شکل جمعبندی کند. سلامم را به هر کسی که لازم است برسانید. مجددا همدیگر را خواهیم دید.